مدیریتی به سبک دولت چهاردهم برای مردم
شاید این روزها این سوال در اذهان بسیاری از مردم تداعی میشود که ماجرای قطع برق آن هم در فصل پاییز چیست و چرا کشور ایران که خود دارای بزرگترین ذخایر انرژی دنیاست دچار ناترازی انرژی شده است؟
در دولتهای هاشمی رفسنجانی، خاتمی و احمدی نژاد کشور شاهد میانگین رشد ۶۰ درصدی ظرفیت اسمی نیروگاهها بود و این در حالیست که در دولت حسن روحانی این میزان به چیزی حدود تنها ۲۰ درصد رسید و علت آن را نیز میتوان عدم تمایل دولت تدبیر و امید به ساخت نیروگاه دانست، همانطور که رضا اردکانیان وزیر وقت دولت روحانی در آن دوره، رسماً اعلام کرد که زیر بار ساخت نیروگاه جدید نخواهد رفت! و نتیجه شد آن که در اواخر دولت روحانی شاهد قطعی گسترده برق بودیم.
اما خوب است بدانیم در دولت سیدابراهیم رئیسی جبران این ناترازی چگونه صورت پذیرفت که مردم در سه سال گذشته به دور از خاموشیهای همگانی به سر بردند؟
با بازسازی نیروگاههای دارای آسیب و افزایش راندمان آنها، بهرهبرداری از ۶۵۶۱ مگاوات نیروگاه حرارتی جدید، افزایش ظرفیت تولید برق به میزان ۹۳۵۴/۰۲ مگاوات، ارتقاء توان تولید نیروگاههای موجود به میزان ۲۰۰۰ مگاوات، ایجاد زمینه برای سرمایه گذاری بخش خصوصی در حوزه انرژی، احداث ۸ واحد بخار نیروگاه سیکل ترکیبی به ظرفیت ۱۲۸۰ مگاوات، تحویل ۱۸۰۰۰ سامانه برق خورشیدی به عشایر، احداث ۵۱۸۹ سامانه ۵کیلوواتی خورشیدی، بهسازی برق روستایی، افتتاح نیروگاه دوکوهه با بالاترین راندمان نیروگاههای تجاری دنیا و از همه مهمتر با مدیریت صحیح ناترازی انرژی، دولت سیزدهم توانست کشور را از خاموشیهای گسترده نجات دهد.
در کنار تامین پایدار برق خانگی در دولت سیدابراهیم رئیسی، شاهد افزایش چند برابری تولید در بخش صنعتی نیز بودیم، یعنی دولت با مدیریت صحیح توانست مردم را از بحران حفظ کند و در کنار آن در بخش صنعتی نیز رشد تولید را به ارمغان بیاورد.
اما تا اینجا به اصل ماجرا پرداخته نشد و سوال اساسی این است که چه اتفاقی در دولت مسعود پزشکیان رخ داد که هماکنون باید شاهد قطعیهای سراسری برق آن هم در پاییز و زمستان که به نوع خود کم سابقهاست باشیم؟!
۱۶ شهریورماه امسال یک ماه و اندی پس از مستقر شدن دولت جدید، نیمی از ذخایر سوخت نیروگاهها پر بود اما با گذشت بیش از ۶۰ روز، دولت جدید نه تنها ظرفیت ذخایر سوخت نیروگاهها را تامین نکرد بلکه فرآیند پر شدن سوخت مایع نیروگاهها روز به روز کمتر و متوقف شد.
کارشناسان، خبرنگاران و فعالین حوزه انرژی در همان زمان هشدار داده بودند که این رویه دولت پزشکیان در عدم تامین سوخت نیروگاهها به خاموشیهای گسترده در پاییز و زمستان منجر خواهد شد اما گوش شنوایی در دولت چهاردهم برای شنیدن این هشدارها وجود نداشت!
و اینطور شد که با بی توجهی دولت نسبت به تامین سوخت نیروگاهها و ته کشیدن ذخایر حیاتی، شرایط فوق اضطراری بر شبکه برق کشور حاکم شد تا خیلی زودتر از آنچه تصور میشد شاهد بیبرنامگی دولت چهاردهم در یکی از مهمترین وزارتخانهها باشیم.
جالب است بدانید پیش از این آخرین قطعی سراسری برق در فصول سرد سال، مربوط به سال ۹۹ و در دولت روحانی بود، البته هرگز فراموش نخواهد شد که قطعی برق در آخرین تابستان دولت روحانی چندین بیمار کرونایی را به کام مرگ کشاند و مردم بی گناه چه زجرهایی را در آن دوران متحمل شدند.
مسعود پزشکیان که خود پیشتر در مناظرات نیز اعلام کرده بود برنامهای برای مدیریت کشور ندارد، ظاهرا تازه متوجه این مشکل شده و طی روزهای گذشته دستور پیگیری رفع موانع سرمایهگذاری در صنعت برق را صادر کرده است.
براستی آقای رییس جمهور!!! از شهریور ماه دلسوزان در حال هشدار قطعی برق به دولت چهاردهم بودند فکر نمیکنید اندکی دیر دست به کار شدهاید؟!!
کارشناسان معتقدند که ذخیرهسازی سوخت مایع میتوانست از خاموشیها جلوگیری کند اما بیبرنامگی و سردرگمی، در همین ابتدا کار دست دولت چهاردهم داد!
البته دولت وفاق برای سرپوش گذاشتن بر این بی کفایتی و فاجعه مدیریتی خود طبق معمول دست به ساختن دوگانههای جعلی و ساختگی زد و اینطور به جامعه القا نمود که دولت خاموشیها را به دلیل سلامتی شهروندان و عدم استفاده از سوخت مازوت اعمال میکند اما خیلی زود دروغ بودن این ادعا نیز ثابت شد.
و اگر آقایان ادعا دارند که این خاموشیها به دلیل عدم مصرف مازوت و نه سوء مدیریت دولت است، پس بفرمایند چطور در دو سال ابتدایی دولت سیدابراهیم رئیسی که با توجه به آمار رسمی، ذخایر نیروگاهها کمتر از امسال بودهاست، دولت توانست با مدیریت صحیح، برق پایدار مردم را تامین و بحران ناترازی را کنترل کند و در کنار آن حتی مازوت سوزی را نیز تا ۶۰ درصد کاهش دهد!
آقایان چه پاسخی برای این موضوع دارند؟!
مگر قرار بر این نبود که کارشناسان را بر سرکار بیاورید؟! پس این چه کار کارشناسی است که منجر به رنج مردم شدهاست؟!!
تا اینجا دانستیم که دولت قبل با توجه به ذخایر انرژی کمتر، با مدیریت صحیح هم توانست برق مردم را تامین کند و هم مازوت سوزی را کاهش دهد اما دولت چهاردهم به جای مدیریت صحیح، به سمت ایجاد دوگانه دروغین تنفس سم و خاموشی منظم رفت و روزنامهها و رسانههای حامی دولت نیز شروع به دستاوردسازی از این موضوع کردند.
در باب این رخداد به جرات میتوان گفت پس از اختراع برق؛ نه تنها در طول تاریخ ایران بلکه در طول تاریخ بشریت برای اولین بار است که یک دولت از قطعی برق مردمش، برای خود دستاورد میسازد!!!
دم روباهِ دروغ دوگانهی مازوت و تنفس سالم از آنجا بیرون زد که مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی طی گزارشی رسماً اعلام کرد عدم سوخترسانی به نیروگاهها و عدم مدیریت ناترازی انرژی علت خاموشیهای اخیر است و نه عدم استفاده از مازوت!!!
در واقع آنطور که آمار بیان میکند علت قطعی برق خانگی در پاییز و زمستان نه جلوگیری از مازوتسوزی در نیروگاهها که ناتوانی و فرصتسوزی دولت چهاردهم در تأمین ذخیره سوخت نیروگاهها در سه ماه گذشته است.
جالب است بدانید ۳ نیروگاهی که سخنگوی دولت فرمودند که مصرف مازوت در آنها متوقف شدهاست تنها ۵ درصد از برق کشور را تامین میکنند!
گفته میشود در دوماه گذشته و همزمان با توقف ذخیرهسازی سوخت نیروگاهها توسط دولت چهاردهم، برخی از نمایندگان مجلس نیز بارها نسبت به تامین سوخت نیروگاهها و قطعی برق بر اثر تداوم ناکارآمدی دولت هشدار داده بودند ولی به این هشداها نیز توجهی نشد!!
البته در این زمینه نمیتوان به مسعود پزشکیان خردهای گرفت یا ایرادی وارد کرد چرا که ایشان صادقانه در برنامههای انتخاباتی خود اعلام کرده بودند که برنامهای ندارند و برنامه نداشتن برای مدیریت کشور را افتخار میدانستند، و بدیهی بود که در مواردی مانند ناترازی انرژی، صنعت برق، یا قیمت دلار و سکه، قیمت کالاهای اساسی و… که به برنامهریزیهای مدونِ چند ماهه یا چندساله نیاز دارند به چنین سرنوشت شومی دچار خواهیم شد.
گواه این ادعا همان است که امروز مشاهده میکنیم دولت در این بیش از ۳ ماهی که مستقر شده است به سمت اقدامات عوامفریبانه، نمایشی و بدون نیاز به برنامه روی آورده است، به عنوان مثال دولت در مدیریت برق و ناترازی انرژی که نیاز به برنامه دارد عاجز مانده و موضوعاتی نظیر ریجستری آیفون که نیازی به برنامه ندارد و با یک امضا حل و فصل میشود را در بوق کرده، پس طبیعتاً از دولتی که به ادعای رییسش برنامهای ندارد نمیتوان توقع داشت که معیشت مردم را بهبود ببخشد یا ناترازی برق و قیمتها را کنترل کند، نهایتِ توان یک دولت بی هدف، در حد ریجستری آیفون یا دستاوردسازی از قطعی برق خلاصه میشود و نه بیشتر…